پرونده های جنایی

پرونده های جنایی

WHY CAN'T PEOPLE JUST THINK
پرونده های جنایی

پرونده های جنایی

WHY CAN'T PEOPLE JUST THINK

Black Death

Black Death
ویرایش یازدهم - شهریور 98
درصد پیشرفت پرونده:
99%
[|||||||||||||||||||||||||||||]

چیزای مهم رو هم  یه جمع بندی کردم آخر مطلب
{صحنه جرم}

sahne-jorm
  
{مدارک - شواهد -اظهارات}







{نقشه}

map1

{گردش حساب مقتول}




{واحد صحنه جرم}
سلاح قتل:
Remington model 700 sniper - 308

{قوانین و شرایط حل این پرونده}
1. حتما سوال بپرسید چون من تمام مدارک و ... رو یه جا در اختیارتون نذاشتم
2.بعضی چیزا تو صحنه جرم واضح نیستن میتونین درباره اونا هم بپرسین
3.با توجه به پیشرفت شما تو حل پرونده کم کم سرنخ های جدید قرار داده میشه
4. به نظرات بقیه احترام بزارید ولی اعتماد نکنین ... توصیه من اینه که کار خودتونو بکنین


چیزایی که تا الان شما بهش اشاره کردین:

مقتول یه ماسک عجیب رو صورتشه که اشاره به طاعون بزرگی که تو اروپا شایع بود داره و عجیب تر اینه که چطور اون ماسک رو صورتشه؟!!

یه سوالی هم خیلی پرسیده شد و بی جواب موند.. 
منشی صدای شکسته شدن شیشه رو نشنیده یعنی؟!

توی صحنه جرم دو تا شارژر وجود داره یکی واسه گوشی روی میز هستش که به لب تاپ وصله و از خانواده پرسیدیم که گفتن همین یه گوشی رو داشته... یکی هم تو پریزه که گوشیش فعلا مشخص نیست کجاس 
( بگردین پیداش میکنین)

از گردش حساب مقتول میشه فهمید که سه بار زیاد پول خرج کرده که دو بارش هم واقعا زیاد بودن...
(از خانواده مقتول سوال شد و از چیزی خبر نداشتن)

رضا رادمرد که پول بهش واریز شده در واقع حساب جعلی خود مقتول بوده
 (از شعبه مورد نظر پیگیری شد)

قاتل با اسنایپر سعید ساجدی رو کشته
از محل برخور گلوله به میز و زمین و ارتفاع سقف و عرض خیابون میشه فهمید که گلوله از طبقه سوم ساختمون روبه رو شلیک شده...

ساختمون رو به رو رفتیم و خونه ای که احتمال میدادیم از اونجا شلیک شده باشه رو هم چک کردیم، یه سوییت کوچیک و ساده بدون آشپزخونه،  دو طرف خونه پنجره داشت و بدون اتاق خواب از اون خونه های نورگیر، انگار کلش حال پذیرایی بود اما خالی بود...نه اینکه سرنخی نباشه... هیچی نبود یه کم خیلی تروتمیز بود

مجتمع بزرگی بود ولی خونه ها تک واحدی، از همسایه ها سوال کردیم که رفت و آمد مشکوکی یا اصن کلن چیزی دیدن یا نه
که یکیشون گفت...  

==================================
{اضهارات یکی از همسایه ها}
از خونه در میومدم  دیرم شده بود اسانسور هم که میدونید این موقع ها چطور میشه 
این شد که از پله ها رفتم تو راه یه آقایی رو دیدم داشت از پله ها بالا میومد تا حالا تو ساختمون ندیده بودمش... اینم بگم که ما خیلی وقته تو این ساختمونیم و من همه رو میشناسم  ...پیرمرد خوش برخوردی بود سلام کرد ...واسم عجیب بود که چرا با این سنش از پله ها میاد بخاطر همین هم خوب یادمه.... با اون وسایلش هم که کله راه پله رو گرفته بود نمیشد رد شد اصن... یه کیف مانند تو دستش بود نسبتا بزرگ... چیزی که تا حالا من مثلش رو ندیده بودم یه کیف هم از اینایی که یه وری میندازن رو دوشش بود... 

میتونید بگید ساعت چند بود که از خونه خارج میشدید؟!
فک کنم حدودای ده و نیم صبح بود 

درباره مالک واحد طبقه بالا اطلاعی ندارین؟!
تا سه ماه پیش که خود مالک میشستن آقای... برات.. باربد برات
بله بله اسمشون باربد برات بود
تا اینکه فک کنم وضعشون خوب شد رفتن یه جا دیگه خونه گرفتن... اینجا هم یادمه میخاستن بدن اجاره
بعد اون هم من کسیو ندیدم که اثاث کشی کنه اینجا بخاد زندگی کنه

ممنون از همکاری تون باز اگه چیزه دیگه ای یادتون اومد حتما ما رو در جریان بزارید
================================

یه مورد که یادم رفت اشاره کنم این بود که اگه قاتل از اون خونه شلیک کرده بود یا باید پنجره رو میشکوند یا شیشه رو از جاش در میاورد یا. .. یعنی پنجره ای نداشت که باز بشه فقط شیشه بود
درحالی که جفت پنجره ها سالمه سالم بودن

==================================
{اضهارات آقای باربد برات}

من اون واحد رو گذاشتم تو اپلیکیشن مسکن  واسه رهن
یه مدتی خبری نبود تا اینکه یکی واحد رو 45 تومن رهن میخاس
منم از شرایط قرارداد تو همون برنامه استفاده کردم و پول واریز شد و خونه رهن ایشون بود

اسمی چیزی از اون فرد ندارین؟!
مثه اینکه از برنامه مسکن تا حالا استفاده نکردید
طرف فقط یه یوزرنیم داشت... یه لحظه صبر کنین تا ایمیلی که برنامه واسم فرستاده رو چک کنم
اها اسمش blackdeath بود
نحوه کار خیلی راحته... برنامه صلاحیت فرد رو تایید میکنه و هرچی تبادل پول باشه انجام میده
واسه اطلاعات بیشتر هم باید شما درخواست بدید به شرکت سازنده اش

==================================

درخواست دادیم به شرکت سازنده و جالب اینجاس که شرکت همون شرکت زندگی بود و اسم فردی که واحد رو اجاره کرده یاسمن یارمنش 

==================================

از منشی دوباره بازجویی شد و گفت که از چیزی خبر نداره
درخواست وکیل کرد و... 
ولی چیزی که برام جالب بود این بود که یه فردی با حقوق منشی چطور میتونه گوشی پرچمدار بخره ولی طلای بدلی استفاده کنه و کفشاش مارک باشه و مانتوش نه...این تناقض هیچ جوره تو کتم نمیره

==================================

به محض صادر شدن حکم رفتیم ساختون پشتی ولی... 
اونجا هم خالی بود اما همون اسلحه ای که قاتل استفاده کرده بود رو پیدا کردیم و شیشه پنجره هم شکسته بود ... همین که از دوربین اسلحه نگاه کردم دیدم اسلحه دقیقا میز مقتول رو نشونه میرفت و یه چیزه دیگه هم دیدم که باعث شد یه فرضیه عالی به ذهنم برسه که همکارم گفت :
چرا اسلحه باید تایمر روش نصب باشه؟!
که فرضیم به اثبات رسید

راستی این خونه دومیه واسه هیشکی نیس... :/
منم نمیدونم چطور ممکنه 
نظرات 72 + ارسال نظر
™Reza سه‌شنبه 19 بهمن 1395 ساعت 17:02

اینم شیوه قتل(تا حدودی)
و مشکل صحنه جرم:

http://s6.picofile.com/file/8285455018/n76z_sahne_jorm_s.jpg

با این حساب یه نفر کشته،یکی وارد اتاق شده و گوشی رو به لپتاپ وصل کرده و چیزیو که میخواسته برداشته.

دمت گرم مرحله 1 تقریبا تموم شد

فردا پس فردا اگه مشکلی پیش نیاد مرحله 2 قرار داده میشه

™Reza دوشنبه 18 بهمن 1395 ساعت 17:17

خب مشکل دقیقاً همین جاس.
به این عکس نگاه کن:
http://s5.picofile.com/file/8285319034/n76z_sahne_jorm_.jpg

برداشت هام درسته؟
با توجّه به در های ورودی به اتاق و نقشه هم فقط میشه گفت که پنجره رو به اون بلوار 16 متری زندگی هست.
اگه اون طرف خیابون ساختمون بلندی هم باشه،فقط یه اسنایپر حرفه ای میتونسته زده باشه.

همش درسته فقط گوشه سمت چپ پایین اون سیاهه سوکت شارژره :))

اگه اسنایپر باشه از کجا زده؟!

™Reza یکشنبه 17 بهمن 1395 ساعت 18:03

"تفاوق" = "توافق"
"نمیتونستن" = "نمیتونستم"

پنجره رو به خیابونه،ساعت ده صبح کسی نمیتونه از خیابون شلّیک کنه،پس جسد جابجا شده.قتل هم از طریق گلوله نبوده.تو درگیری با کسی مرده.بعد قاتل که با منشی همدسته صحنه سازی کرده.

سلام
اول مرسی بابت اونا... هرچند اصلاحش یکم واسم زمان میبره فک نکنم برسم که درستش کنم ولی خیلی ممنون از توجهتون

به نقشه نگاه کن بهت کمک میکنه
محل برخورد گلوله تو صحنه جرم هم مهمه

امیدوارم راهنمایی بدردت خورده باشه :)

Aidw شنبه 16 بهمن 1395 ساعت 16:41 http://ندارم خو!.com

سلوم.
باید دست منشی رو دید اگه زخمی باشه یعنی کار خود ناکسشه.
از پنجره اصن کسی رد نشده فقط یکی از اونور شلیک کرده و بعد از داخل شکسته شده.
دقت کردین دستای مقتول زیر میزه؟اگه در حال نوشتن یا کار با لب تاب بود باید بعد از مرگ دستاش روی میز میموند.پس داشته با یکی حرف میزده.
منشی رمز لپتاپ و گوشی رو نمیدونسته قتل باید موقعی اتّفاق میفتاد که این آقا سعید ما در حال کار با هر دوشون بوده.حالا کی از برنامه های دکتر خبر داره؟
حالا یه جمع بندی کنم. تا اینجا که خودمم نفهمیدم چی گفتم هر چی به ذهنم اومد نوشتم):
یه منشی خائن که با همدستی یکی دیگه نقشه قتل صاحب کار و دزدین درمان بیماریو میکشه تا بتونه بره یه شرکت دیگه و منصب خوبی پیدا کنه.همکارش تو یه موقعیت خوب که احتمالا همون موقع منشی تو اتاق بوده و بهش علامت داده که کار دکتر رو یه سری کنه و بعد اطلاعات رو روی یه فلش میریزه و برای صحنه سازی شیشه رو میشنه که دستش زخمی میشه.
غلطه میدونم ولی جالبه!

راستی
گفتی یه چیزی تو صحنه جرم درست نیس خب غیر از اینکه میز جابجا شده یکی از تیکه های شیشه که نسبتن هم بزرگه افتاده بیرون که کمی تا قسمتی غیر آدیه
دیگه اینکه خون هیچ جا نپاچیده!که این با توجه به سبک نقاشی خیلیم عادیه


راستی منو یاد اون منشیه تو شیش تاچر میندازه.ایدشو ا اون گرفتی؟اصن فصب چارو دیدی؟

و چندتا سؤال:
اون لکّه سیاه رومیز گفتی یه چیز دیگس،خب چه چیز دیگس؟
اون لکّه سیاه درازه رو میز سعید چیه اونوقت؟
دیگه هیچی

فعلا خدافظ
---
Aidw

سلام
باو میدونم نقاشیه یکم خیلی سادس و بعد اینم که ادیتش کردم تا کیفیتش بره بالا بزارم اینجا بدتر هم شد ولی

البته قول میدم واسه دفعه بعد بهتر بشه کیفیت کار

حالا جواب شما:
اول اینکه اونی که از پنجره دیده میشه برگ درخته :) هر چند شبیه خیلی چیزای دیگه هم هس
دوم اینکه کاش صبر میکردی واسه ادیت 2

و سوم اینکه.... نه نمیگم لو میره داستان

دوباره با این سرنخ های جدید سعی کن... مطمئنا با این ذهن خلاقت میتونی

mahdi.hp جمعه 15 بهمن 1395 ساعت 18:01

اگه بخوایم احتمال قاتل بودن دوستش و حسادت و... کنار بگذاریم (چون بقیه چیزای که گفتم بدیهی بودن فقط همین احتمالی بود) میتونیم فرض کنیم قتل توسط کسی (یا کسانی) انجام شده که :
1-یا میخواسته درمان بیماری رو بدزده بفروشه یا ازش استفاده کنه
2- یا کلا منافعش توی درمان نشدن بیماری باشه که میتونه شرکت رقیب یا یه سازمان امنیتی باشه
( اون ماسک میتونه معنای اینو داشته باشه که "با این کار خودتو به کشتن دادی" چون پزشک های طاعون فکر میکردن که با گذاشتن گل داخل ماسک و معطر کردنش میتونن اثر بیماری رو خنثی کنن و همین باعث به کشتن دادن خودشون شد )
ولی چیزی که مشخصه هیچ توضیحی برای نشنیدن صدای شکستن شیشه توسط منشی وجود نداره (میتونیم احتمال دسشویی رفتنش رو اونم 8-9 صبح کنار بزاریم ) در ضمن هرکسی هم قاتل باشه نیاز به فردی داره که اطلاعات درمورد مقتول بهش برسونه بگه کارش تموم شده یا نه و یا برنامه هاشو بگه کی بهتر از منشی
منشی ها از همه چیز خبر دارن
همچنین این احتمال وجود داره خود منشی رفته باشه بیرون مغز اون بیچاره رو ترکونده باشه برگرده با خونسردی اطلاعات لپتاپ خالی کرده باشه بعد با فکر پولی که از فروشش بدست میاره یه فنجون چایی خورده باشه و بعد زنگ زده باشه به پلیس
اخه کی به یه خانم منشی وحشت زده شک می کنه
با اینکه برای یه منشی خیلی خشنه ولی قطعا توی این قتل دست داره اگر هم توی قتل همکاری کرده باشه قاتل بودن خودش دور از ذهن نیست

تو تا شنبه شب واسا... ادیت دوم یه چی خوب بهت میده

الان داری فش میدی میگی اون همه تایپ کردم دو خط جواب داده

milad جمعه 15 بهمن 1395 ساعت 14:30

منتظر جوابم

سلام
ممنون از انتقادت ولی...
شما از کجا میدونی مطالعه نشده؟!
اینجا فقط هدف همینه که یه محیط باشه بشه استنتاج رو توش تمرین کرد و سرگرم هم شد...بقیه چیزا بهونه اس... از هر پرونده هم که میزارم یکی دوتا چیز یاد بگیریم واسمون بسه...

جالبه عین خودمی به همه چی شک داری

راستی اتفاقا خودم هم میخاستم واقعیه واقعی بشه ولی بیخیالش شدم چون نمیشه با خودت یکم فک کنی میفهمی چرا

mahdi.hp جمعه 15 بهمن 1395 ساعت 09:38

خیلی جالب بود
چیزی که من فهمیدم: درمان بیماری رو پیدا کرده بود - دوستش از پنجره بهش شلیک کرده - منشی هم احتمالا بسیار زیاد همدسته - منشی یا قاتل ( احتمال زیاد منشی) میز که روش لپتاپه رو انتقال دادن جلوی صندلی راه درمان بیماری رو از توش برداشتن و بعد از لپتاپ حذفش کرده (گوشیش هم چک کردن)
دفترش زیرزمینه با توجه به پنجره از همونجا بهش شلیک شده و تیر از سرش عبور کرده خورده به زمین
جای میزی که روش لپتاپه عوض شده و گذاشتنتش اونجا چون قاتل یا همدستش میخواسته روی صندلی بشینه و باهاش کار کنه (با توجه به شارژر لپتاپ که یه جای دیگست و سیمش از زمین فاصله داره پس امکان نداره بدون میز اون جا شارژری وجود داشته باشه) و نکته دیگه اینکه جابجایی بعد از قتل و شلیک اتفاق افتاده چون:
1- جای سوراخ کلوله روی میز دیده میشه ( همین دلیل کافیه )
2-مقتول دلیلی نداشت میزو جابجا کنه (میتونست روی میز خودش بزاره) مگر اینه به کس دیگه ای میخواست محتویات لپتاپو نشون بده که با توجه به گفته های منشی کسی به دیدنش نیومده
داشت تنهایی کار میکرد روی درمان بیماری بخاطر اینکه مشغولیات کمتری داشته باشه استعفا داده و درمان بیماری رو پیدا کرده بود با توجه به اینکه سخت کار می کرد و اواخر خوشحال بود
امکان نداره منشی صدای شلیک و شکستن شیشه رو نشنیده باشه پس احتمالا همدسته
احتمال میدم تحصیلات دوستش میکروبیولوژِ توی یکی از دانشگاه های ایران باشه اگه این احتمال درست باشه قتل کار خودشه بخاط ماسک چون یجور طعنه زدن ( ناکامی دکترای اروپا در درمان بیماری طاعون) به مقتوله میشه نتیجه گرفت ماجرا رقابت حسادت و همچین چیزاییه

سلام
تا حالا کجا بودی
به چیزای خوبی توجه کردی و نتایجی که گرفتی عالی بود...یعنی با این که خیلیاش درست بود و خیلیاش اشتباه ولی داری راهه درست رو میری و با همین فرمون بری حلش میکنی انشالله

فعلا نمیگم کجای راه رو اشتباه کردی اول سرنخ بعدی رو بزارم چون مزش میره و میدونم نظریه ها زیاده و با اون یکم محدود میشه
بازم میگم خیلی هارو درست گفتی
دمت گرم... خستگیم در رفت

Consult جمعه 15 بهمن 1395 ساعت 04:01

مزخرفترین بیماری بوده اما برا قرنها قبل ،قتل تو زمان مدرن اتفاق افتاده؟با توجه به شغلش میخواسته بیماری رو سربنیست کنه ولی خودش گرفته؟پس چرا شلیک گلوله؟نمیدونم خخ

حتما که نباید طاعون باشه...این یه نماده
همین طوری سوال هایی که به ذهنت میرسه یه جا یادداشت کن بعد به صحنه جرم نگاه کن... جوابا خودشونو نشون میدن

L پنج‌شنبه 14 بهمن 1395 ساعت 23:39

گلوله رو به کدوم سمت سرش زدن؟(از این زاویه ای که ما میبینیم)
یه سری لکه هست توی عکس(مثلا روی میز) اونا خونن یا موقع نقاشی اونجوری شده؟
من اول فک کردم یه سبک نقاشی خاصه ولی حالا انگار ماسک رو صورتش گذاشتن.طاعون؟

چپ
آره خونن ولی اون نقطه سیاهه رو میز نه... اون چیز دیگه ایه :)
اره ماسکه... از همون ماسک ها هم هست

Consult پنج‌شنبه 14 بهمن 1395 ساعت 03:13

رنگ صحنه جرم سفیده

راست میگیا خخخ
اسم پرونده رو سرچ کن به چیزای جالبی میرسی

L دوشنبه 11 بهمن 1395 ساعت 04:20

1. ساعت مرگ رو تخمین نزدن؟
2. اونیکی در توی صحنه جرم به بایگانی میخوره؟ اونجا چیز خاصی نیست؟
3. کاغذای مچاله شده روی زمین چی هستن؟
4. اطلاعات بیشتر در مورد بیماری

سلام
1.اره تخمین زدن... این عکسی که میبینی بعد رسیدن پلیسا گرفته شده مثلا
2.فعلا تو این مرحله نه
3.خوب شد که پرسیدی....شیشه شکستن اونا :)
4.حتما تو مرحله بعده سرنخ گذاشتن اعمال میکنم

Consult یکشنبه 10 بهمن 1395 ساعت 23:06

قصد خودکشی نداشت؟

سلام
بنظرم زوده یکم واسه گفتن این حرف

اول دلیل مرگ و یکمی هم صحنه قتل و مظنونین رو مورد بررسی قرار بدین بعد که سرنخ های بیشتر رو ارائه کردم شاید بشه این مسائل رو مشخص کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد